کاشان نخستین مدنیت در جهان

۵٬۵۰۰ سال پیش از میلاد یکی از قدیمی ترین سکونت‌گاه در تپه سیلک در داخل کاشان پدید آمد.

کاشان نخستین مدنیت در جهان

۵٬۵۰۰ سال پیش از میلاد یکی از قدیمی ترین سکونت‌گاه در تپه سیلک در داخل کاشان پدید آمد.

کانال کاشانیکا telegram.me/kashanica

 

1- قدیمی ترین فرش کاشان در« موزه کالوست گلبنکیان » پرتغال

2-آوازه جهانی قالی های زرباف کاشان

 

3- مقاله کامل حسن نراقی : قالی کاشان 

فرش شکارگاه لچک ترنج "Animal fighting" carpet

این فرش تشکیل شده است از یک گل با چهار گلبرگ به عنوان ترنج که داخل دو گلبرگ مقابل دور اژدهای پشت به هم و در دو تای دیگر دو گل شاه عباسی نقش شده است. در زمینه نیز تر کیبی از شیر در حال شکار اهو، شیرو اژدهای آویخته به هم، و گل های شاه عباسی و نخل برگ هایی که با پیچک هایی به اتصال داده شده اند. زمینه قرمز رنگ هستند.  حاشیه از تکرار یک گل شاه عباسی در وسط دو قرقاول با پر های بلند که احتمالا نماد ققنوس است تشکیل می شود.

این فرش تمام ابریشم لوکس اوایل قرن 16 در  کاشان بافته شده است. و اندازه ی آن 230 * 180 سانتی متر است


 ترنج فرش

 

 

 

زمینه فرش-1

 

 

 

 

حاشیه

 

 

 


قالی کاشان که شهرتش دنیا را فرا گرفته و شامل گرانبهاترین آثار هنری و قطعه های ممتاز در نوع خود است، از نظر تاریخی دو عصر متفاوت و مختلف را پیموده و یک تعطیلی طولانی و فاصله زمانی قریب به دو قرن این دو مرحله را از یکدیگر جدا ساخته است.

امروزه بافندگان کاشان را باید وارث بافندگان پارچه ها و منسوجات گلابتون و انواع مخمل یا اطلس دوزی و تافته هایی دانست که سال ها با نام پارچه های هرمزی، نام ایران را در دورترین نقاط دنیا بر سر زبان ها جاری می ساختند. شوالیه شاردن در ذکر مسافرتش درباره کاشان چنین می گوید: «در هیچ نقطه ای از ایران بیش از این شهر و اطراف آن، اطلس و مخمل، تافته و حریر موجدار وزری ساده و گلدار و یا ابریشم مخلوط به زر و سیم بافته نمی شود.»

آنتوان شرلی نیز به همین نکته معترف است. کارترایت از مبلغان مسیحی نیز که به سال ۱۶۰۰ میلادی به کاشان آمده، ضمن ستایش قالی ها و قالیچه ها و کاشی ها و ظروف چینی، کاشان رامرکز معاملات این گونه اجناس می داند.

در عصر صفوی قالی هایی در کاشان تولید می شد که به خاطر زیبایی افسانه ای شان امروزه موجب شکوه و افتخار موزه ها و کلکسیون های بزرگ شخصی شده است. نوشته های قرن هفدهم و هیجدهم میلادی تصریح می کنند که کاشان مرکز بافت قالی درباری بوده و قالی های ابریشمین نقره باف و زرباف به این محل نسبت داده می شود.

منوچهر نورزاد استاد دانشگاه تهران می گوید: قدیمی ترین فرش های متعلق به کاشان، بر می گردد به فرش هایی که در قرن ۱۱هجری بافته شده است. این فرش ها عموماً دارای طرح های شکارگاه هستند و محل بافت آنها عموماً به اصفهان، تبریز یا کاشان منسوب است.

او اضافه می کند: نمونه مهم آن در موزه فرش ایران است و همتای آن در موزه متروپولیتن آمریکا یافت می شود که حاشیه آن با نمونه موجود در موزه فرش ایران فرق می کند. بعد از این گروه از فرش ها باید از فرش های پولونز یا لهستانی نام برد که تعدادی از آنها نیز در کاشان بافته شده اند که این فرش ها عموماً دارای رنگ بندی سفارشی است. از اواخر قرون ۱۷ و ۱۸ تا اواسط قرن ۱۹ خبری از فرش های کاشان نیست.

به گفته او ۱۲۰ سال پیش در کاشان مردی به نام حاج ملاحسن که با بانویی از اهالی اراک ازدواج کرده واردکننده مرینوس منچستر بوده است و با رکود صنعت، پشم های باقی مانده را از سوی همسرش تبدیل به فرش کرد.

نورزاد یادآور می شود: «دومین گروه از قالیچه ها در خانه بروجردی و سومی در خانه طباطبایی که هر دو از تجار کاشان بودند بافته شدند.»

کاشان با تولیدات قالی، که امروزه مایه افتخار موزه ها و مجموعه های خصوصی است، نقش بسزایی در تجدید حیات هنری ایران داشته است. درباره هنر فرشبافی در این شهر کافی است یادآور شویم که استادکار قالی معروف شیخ صفی، استاد مقصود کاشانی بوده است.

اصغر شاطری یکی از محققان فرهنگ مردم در کاشان در معرفی هنر قالی بافی در این دیار کهن، می گوید: قالی شیخ صفی معروف به اردبیلی که در موزه ویکتوریا آلبرت لندن قرار دارد و در سنه ۹۲۶ ه. ق بافته شده است، کار مقصود کاشانی بافنده مشهور این دیار است و قالی معروف به شکارگاه نیز از بزرگترین قالی های جهان، بافته شده در این شهر است.

شاطری می افزاید: همچنین قالی های معروف به چلسی و قالی گلدانی و ده ها قالی دیگر که به خاطر زیبایی موجب شکوه و افتخار موزه های بزرگ است در کاشان بافته شده است.

قالیبافی در کاشان به طور کلی شامل شهر کاشان و حومه، نطنز و جوشقان است که گستردگی و وسعت آن حتی تا برخی از دهستان های گلپایگان، محلات، اردستان و اصفهان نیز امتداد می یابد.

شهر کاشان به عنوان محور اصلی نقش بسیار مهمی را در ارتباط با دیگر نقاط به عهده دارد و به واسطه عواملی چند، بسیاری از تولیدات مناطق دیگر را جذب بازار خود می کند.

این تولیدات را می توان در حالت کلی با توجه به نقشه و جزئیات فنی بافندگی آن به دو دسته کاملاً مجزا تقسیم کرد، که این تقسیم بندی عبارت است از تولیدات کاشان، نطنز و تولیدات جوشقان؛ زیرا در این منطقه دو نوع قالی کاملاً متفاوت بافته می شود: قالی کاشان با طرح و نقشه کاملاً متفاوت در کاشان و نطنز و دهات اطراف آنها و قالی جوشقانی با طرح و نقشه خاص محلی در سرتاسر جوشقان.

علی خالقی یکی از فعالان هنر صنعت فرش در کاشان نیز خاطرنشان می کند: در کاشان تاروپود از نخ پنبه ای است، و ابریشم فقط در قالی های بسیار ظریف به کار می رود. برای پود زیر که ضخیم تر از پود رو است از دو نوع نخ کاشانی (اصطلاحاً شهری و اصفهانی) استفاده می شود. نخ اصفهانی کلفت تر از نخ شهری است، به نحوی که پود ۱۰ لای اصفهانی معادل پود ۱۲ لای شهری است. نخ شهری از نخ نمره ۵ است و پود زیر متداول از ۱۶ تا ۲۴ لا دارد، ۲۴ لایی را بیشتر در قالی های ۱۵تا۲۰ رجی جوشقانی مصرف می کنند اما گاهی اوقات در قالی های کاشانی هم پود ۲۴ لایی به کار می رود.

به اعتقاد او، قالی کاشان با یک نظر سریع هم از طریق بافت بسیار ظریف (گره با پرز کوتاه و ظریف) که جزئیات تمام نقش ها را ظاهر می سازد و هم از طریق پشم بسیار عالی مرینوس آن که به سطح قالی یک حالت مخملی می دهد، قابل تشخیص است. بدون تردید استفاده از پشم استرالیایی از سوی کسی انجام شده که اساس تولید فرش نوین کاشان را گذاشته و واردکننده همین پشم و بنیانگذار بافندگی شهر بوده است.

خالقی اظهار می دارد: علاوه بر آن بقیه پشم ها از تولیدات گله داری های خراسان، آذربایجان، کرمانشاهان و تهران تهیه می شوند. سابقاً در کاشان قالی ها و قالیچه های ابریشمی بسیار ظریف و همچنین فرش های کرکی مرغوبی بافته می شد. ولی امروزه شهر قم در زمینه این فرش ها بر این شهر پیشی گرفته است.

در قالی هایی که تا جنگ جهانی اول بافته شده اند، ارتفاع پرز عموماً کوتاه بوده است. برعکس، در بافته های جدید، پرز متوسط یا بلند را ترجیح می دهند. ظاهراً برای شست وشوی شیمیایی، که رنگ ها را تخفیف داده و ملایم تر می کند، تناسب بیشتری دارد. در قالی های پشمی کاشان، بلندی پرز قالی متوسط است.

در حالی که در قالی های آران کاشان (نام روستایی که قالی ها در آنجا بافته می شوند) این پرز در بافته های متداول تر که دارای رنگ های ابتدایی تری نیز هستند، بسیار بلندتر است. در قالی آران کاشان، مانند قالی هایی که در نصیرآباد، بافته می شوند، گره های فارسی باف آن درشت تر هستند.

قالی های کاشان و قالی های آران کاشان، به استثنای قالی هایی که کلاً از ابریشم بافته شده اند، دارای یک بافت متراکم و ضخیم هستند. در پشت قالی، پود دیگری را مشاهده می کنیم که نازک تر و جنس آن نیز پنبه ای و رنگ آن آبی است. بنابراین این قالی ها قطعاً پس از هر رج گره، دارای ۲ رشته پود است که نخستین رشته پود به صورت کشیده و دومین رشته حالت شل و آزاد دارد.

قسمت گلیم بافت و بدون گره قالی را معمولاً فقط در یکطرف آن، در بالا یا در پایین مشاهده می کنیم. این قسمت گلیم بافت ازطریق عبور دو رشته نخ پشمی یکی به رنگ قرمز و دیگری به رنگ سبز به وجود آمده است، در حالی که انتهای دیگر قالی دارای ریشه است.

هر چند اظهار نظر قطعی درباره همه قالی های بافت کاشان که اکنون در موزه ها و مجموعه های دنیا موجود است کار سهل و آسانی نیست اما از بررسی های فنی کارشناسان و تحقیق و تطبیق کلی و قراین دیگر خصوصیاتی از قالی کاشان به دست آمده که برای شناختن و تشخیص آنها بسیار مؤثر است. تزئینات مربوط به نقش و تزئینات و ریزه کاری ها و نقش و نگار مشترکی که با ظروف سفالی و کاشی سازی کاشان دارد در آنها موجود است. همچنین بافت ریز و مخمل نما و ظرافت خاص آن نسبت به قالی های دیگری که با گره فارسی بافته شده است وجه تمایز آن است.

قدیم ترین فرش دستبافت ایرانی در سال ۱۹۴۹ در دومین مرحله کاوش های باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.

رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال ۱۹۵۳ در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتاً کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان کرد. او نوشته است: بدون این که بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های مادپارت (خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود.

سپس او اضافه می کند: تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسب های جنگی که به جای زین، قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوری هاست اما در روی فرش پازیریک ریزه کاری های مختلف و طرز گره زدن دم اسب ها در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود.

در زمان تسلط مغول ها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی و تکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (۱۲۹۵ ۱۳۰۷ میلادی) مصادف بود.

اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (۱۴۹۹ ۱۷۲۲ میلادی) بویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (۱۵۲۴ ۱۳۰۷ میلادی) و شاه عباس کبیر (۱۵۸۷ ۱۶۲۹ میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود ۳ هزار تخته فرش به یادگار مانده که در موزه های بزرگ دنیا یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.

در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاه های قالیبافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلاً در تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد، استرآباد، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.

در همان زمان، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرح های خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچک ها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلاً به زیباترین وضع در قرن پانزدهم روی جلد کتاب های ارزشمند به کار می رفت.

با اشغال کشور به وسیله افغان ها (۱۷۲۱ ۱۷۲۲ میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.

در قرن نوزدهم قالی های ایرانی، بویژه فرش های نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده همه فرش های کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهم ترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند.

با به پایان رسیدن منابع فرش های کهنه، شرکت های انگلیسی (زیگلر ۱۸۸۳ م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تأسیس کارگاه هایی در تبریز، سلطان آباد (اراک)، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.

نویسنده:فرزانه تهرانی

 شرحی دربارة عصر طلایی صنایع کاشان درقرون ده و یازده هجری، صنعت قالی‌بافی درعهدشاه‌عباس، انواع بافت قالی درآن زمان در کاشان، معرفی قالیهای گرانب‌ها و تاریخی بافته شده در کاشان: قالی معروف به اردبیل، قالی شکارگاه، قالی چلسی، قالی گلدانی و قالیهای لهستان.

نراقی، حسن. «قالی کاشان». دوره۲، ش۱۹ (اردیبهشت۴۳): ص ۱۵-۲۲، تصویر.   


قالی‌های تاریخی و گرانبهای کاشان مظهر زیبایی ذوق و هنر ایرانیان است در جهان.
باد آباد مهین خطّه کاشان که مدام مهد هوش و خرد و صنعت و بینایی بود
هر که برخاست به هر پیشه ز شهر کاشان در فن خویشتنش فرط توانایی بود
فرش زیباش کنون شهره دهر است چنانک زری و مخمل او شاهد هر جایی بود
(ملک الشعراء بهار)
قالی ایران که عامل بزرگ شناسایی کشور کهنسال ما به جهانیان گشته و اکنون در زندگانی همه اقوام بشر از هر‌نژاد و ملت خود نمایی می‌کند، گذشته از تأمین نیازمندی‌های زندگی و تشکیل اندوخته پر بهای هر خانه و خانواده‌ای، ارزنده‌ترین نماینده اندیشه‌های لطیف انسانی و زیبا‌ترین پدیده‌های دلپذیر هنری و هم به شمار می‌رود. این صنعت ظریف که چکیده ذوقهای سرشار و مولود سلیقه و ابتکار استعدادهای هنری گروهی از افراد آزموده و ورزیده می‌باشد، محصول کار و نتیجه کوشش و دقت و هماهنگی‌های هنرمندان را به صورتی جالب و نقشی دلفریب جلوه گر می‌سازد و مخصوصاً ‌هم برای آنکه واجد مزایای مادی و معنوی است، در میان هنرهای زیبا جایگاهی بلند و بی‌مانند دارد، به گفته پروفسور پوپ آمریکایی که عمری را با دانش و بینش در تحقیق و بررسی آثار و صنایع تاریخی ایران به سر برده است: «قالی ایرانی نشانه تجمل شاعرانه در سرتاسر جهان است».
و در جای دیگر گوید: «این صنعت بیش از تمام صنایع خصایص و رسوم تنوع قدیمی را در بر داشته مراحل مختلف زندگی و فرهنگ ایران را نشان می‌دهد، قالی‌های ایران روح حقیقی صنایع این کشور را مجسم می‌سازد».
اما قالی کاشان، که شهرت آن دنیا را فرا گرفته و شامل گرانبها‌ترین آثار هنری و قطعه‌های ممتازی در نوع خود می‌باشد، از نظر تاریخی دو عصر متفاوت و مختلفی را پیموده، و یک تعطیل طولانی و فاصله زمانی قریب به دو قرن این دو مرحله را از یکدیگر جدا ساخته است.
نخستین بار در قرنهای دهم و یازدهم هجری که عصر طلایی صنایع کاشان نامیده شده است. بار دوم نیز دوره کنونی است که از اوایل قرن حاضر آغاز گشته است. چونکه عوامل و وسائل کار و چگونگی‌های آن در هر دوره تغیری یافته، بنابراین سیر تاریخی این صنعت بزرگ را هم باید در دو عصر متناوب و در حدود زمان و مکان و شرایط خاص خود مورد بررسی قرار داد.
دوره اول:
این نکته واضح و مسلم است که سابقه تاریخی تهیه و بافتن هر گونه فرش و گلیم و قالی با مواد اولیه پشم یا موری حیوانی در آغاز کار از صنایع روستایی و ایلیاتی بوده که به تدریج در شهر‌ها و سایر مراکز اجتماع هم پیشرفت نموده. سپس نیز به اقتضای فراهم بودن وسائل و عوامل گوناگون محلی با به کار بردن الیاف پنبه و ابریشم تا تارهای زر و سیم هم تنوع پیدا کرده است.


مخمل دو خوابه گلدار قرن دهم کاشان (موزه یانگ ـ سان فرانسیسکو)


و لیکن در مورد قالی بافی کاشان دلایلی هست بر اینکه مبداء آن برعکس سیر تدریجی و ترتیبی که گفته شد از عالیترین مرحله تکامل بافندگی منسوجات ظریف ابریشمی پدید آمده است. زیرا که پارچه بافی ابریشمی از روزگاری بس دراز در آن شهر رواج و رونق کامل داشته و قرن‌ها پیش از مسافرت مارکوپولوی ایطالیایی در قرن هفتم به ایران که (در کاشان مخمل و پارچه‌های ابریشمی توجه او را جلب کرده است) مردم آن دیار سرگرم این پیشه و هنر بوده‌اند.
آن‌ها در طی زمانی طولانی و با پیشرفت‌های تدریجی انواع تازه و ممتازی را در صنعت مخمل بافی پدید آوردند، مانند مخمل دو خوابه، برجسته و گل دار و مخمل زری تا پارچه‌های زربفت که با ابریشم و گلابتون سیم و زر بافته می‌شد. هر چند که در مراکز دیگر هم این کارگاه‌ها تهیه و قماشهای ابریشمی مشابه آن‌ها بافته شد ولی از جهت کم و کیف هرگز نتوانستند با کاشان رقابت و برابری بکنند.
در عهد شاه عباس اول که مروج و مشوق صنایع کشاورزی بود، بگفته مؤلف کتاب تذکرﺓ الملوک (صفحه ۳۰) تنها [۱۵] کارخانه دولتی که در خارج پایتخت خلعت‌ها و هدایای سلطنتی را فراهم ساخته و آماده می‌کرد در کاشان برپا شده بود تا «خلعتی که به حکام و وزرا و کلانتران و مین باشیان و یوز باشیان و سایرین داده می‌شد در کاشان و اصفهان تهیه می‌گردید».

مخمل رنگارنگ کاشان شکار‌گاه نیمه دوم قرن دهم هجری (موزه هنر‌های زیبا در بوستون).


بر اثر ترقی و تنوع منسوجات، طبعاً مصرف آن‌ها هم از لباس و پوشش زن ومرد تجاوز نموده در انواع وسایل و اسباب تجمل زندگی و برای زیب و آرایش دادن خانم‌های توانگران مورد استعمال قرار گرفت.
و از آن جمله برای تزیین کف اطاق و گستردن روی فرش‌ها بود.
چنانکه شاردن محقق فرانسوی در کاخهای سلطنتی اصفهان دیده و می‌نویسد: «این قالی مخملی گرانب‌ها را روی نمدهای ضخیمی گسترده بودند تا قالی محفوظ بماند».
یکی از وعاظ مسیحی بنام کارترایت که در حدود سال ۱۶۰۰ میلادی به کاشان آمده درباره صنایع و قالی آنجا می‌نویسد:
«مردم کاشان خیلی کار کن و صنعتگر هستند و برای هر فن و ذوقی مهارت دارند مخصوصاً در صنعت بافتن کمربند و دستمال و منسوجات گلابتون، انواع مخمل و اطلس و زری و تافته و پارچه‌ای که در اروپا معروف به اورمزین (منسوب بهرمز) می‌باشد. و همچنین انواع قالی و قالیچه و ظروف چینی و کاشی که انسان را متعجب می‌سازد. اجمالاً می‌توان گفت که کاشان مخزن و مرکز معامله تمام شهرهای ایران برای این اجناس می‌باشد. من اطمینان قطعی دارم که واردات سالیانه ابریشم کاشان از واردات سالیانه ماهوت لندن بیشتر می‌باشد».


قالی مخملی بافت قرن دهم کاشان


اما تهیه و استعمال قماش و قالی‌های زربفت کاشان پیش [۱۶] از عهد شاه عباس با جنبه تجمل و اشرافی که داشت منحصر به داخل ایران بود. در عصر این پادشاه بلند همت، علاوه بر مصرف زیاد آن در دستگاه سلطنتی و امرا و بزرگان، بخصوص از جهت هدایای که ب کشورهای بیگانه فرستاده می‌شد نام آنرا همه جا بلند آوازه کرده و مشهور ساخت.
از این لحاظ در مراکز خارج ایران که قالی زربفت همراه با نام شاه عباس شیوع یافته و شناخته شده چنین گمان برده‌اند که ابداع و ابتکار این نوع قالی هم در عهد این پادشاه بعمل آمده و برخی از نویسندگان نیز به پیروی از آن‌ها این اشتباه تاریخی را تکرار نموده‌اند. در حالیکه مطابق مدارک تاریخی که یکی از آن‌ها را در اینجا یاد می‌کنیم، سالهای متمادی پیش از شاه عباس این صنعت رونق و رواج کامل یافته است.
در ضمن فرمانی که در سال۹۵۰ هجری از طرف شاه طهماسب بعنوان حاکم خراسان مبنی بر دستور العمل جامعی برای پذیرایی از محمد همایون صادر شده، درباری هدایای مخصوص شاه می‌نویسد:
«قالیچه مخمل دو خوابه طلا‌باف و سه زوج قالین دوازده ذرعی کوشکانی».


قالی معروف به اردبیل عمل مقصود کاشانی (موزه ویکتوریا و آلبرت)


قالی ابریشمی قرن دهم کاشان با نقش شکارگاه که پاره‌ای از تصاویر آن با ملیله نقره بافته شده (موزه هنر و صنعت شهر وین)

بنابراینجای حرف نیست که بافتن قالی زربفت با گلابتون طلا از زمان قدیم و پیش از سلطنت شاه طهماسب هم معمول بوده است، و همچنین لفظ دو خوابه اصطلاح خاص یک نوع از مخمل و قالی در کاشان بوده و هست. و لیکن در عهد شاه عباس مقدار تولید و مصرف این قالی گرانب‌ها بحدی افزایش بافته که با ایام گذشته قابل قیاس نبود از این جهت در شهرهای دیگر هم کارخانه‌های بزرگ و مجهزی براه افتاد.
همچنانکه پس از درگذشت شاه عباس هم این کارخانجات رونق خود را از دست داد تا آنکه با انقراض صفویه این هنر ظریف یعنی بافتن قالی‌های زربفت در کاشان بکلی از میان رفت. در حالیکه مراکز دیگر که با تهیه فرش‌های پشمی سروکار داشتند کم و بیش کار هود را ادامه دادند و از آن جمله جوشقان بود.
قالی جوشقانی:
این قالی که در فرمان نامبرده شاه طهماسب «کوشکانی» نامیده شده از آغاز کار بر عکس قالی کاشان از صنایع روستایی [۱۷] بوده که با پشم مرغوب گوسفندهای محلی بافته می‌شد.
در عهد شاه عباس بکار بردن ابریشم و گلابتون زر و سیم در قالی جوشقان هم معمول گردید که نمونه آن قالیچه‌های روی قبر و درگاههای مقبره شاه عباس دوم است که در موزه‌های قم و ایران باستان موجود می‌باشد.
پروفسور پوپ در کتاب خود بنام «تحقیقی در باب هنر ایران» از جمله ۱۵۲ تخته قالی‌های تاریخی ایران را که برگزیده بود نام برده و بیش از یک پنجم آن‌ها را بافت جوشقان معرفی نموده است.
پس از صفویه فالی جوشقانی هم پیرایه‌های تجملی را از دست داد. از پشم بومی خالص و با‌‌ همان رویه سهل و ساده روستایی قدیم که طرز بافت آن در ردیف مستقیم و بدون احتیاج به نقشه خارج بافته می‌شد ادامه داشت. این قالی با دوام که از لحاظ قیمت هم مناسب بود در زندگانی طبقات متوسط رواج و شهرت خود را از دست نداد.
بخصوص از حیث مرغوبی پشضم بره‌های بوم جوشقان و رنگهای نباتی و طبیعی که پس از کهنه شدن پر جلوه و شفاف می‌گردد، از قدیم الایام فرش کهنه آن خریدار داشته است.‌گاه نیز بر حسب سفارش مخصوص، قالی‌های زیر باف و ممتازی در آنجا بافته شده، مانند قالی‌های اختصاصی تالار برلیان کاخ گلستان و راهروهای آنکه پس از بنای آن کاخ، در جوشقان بافته‌اند.


قالی ابریشمی نیمه دوم قرن نهم هجری بافت کاشان (موزه گوبلن پاریس) قالی ابریشمی بافت کاشان معروف به چلسی (موزه ویکتوریا و آلبرت)


قالی‌های گرانب‌ها و تاریخی که در کاشان بافته شده
هر چند اظهار نظر قطعی درباره همه قالی‌های بافت کاشان که اکنون در موزه‌ها و مجموعه‌های دنیا موجود است کار سهل [۱۸] و آسانی نیست. اما از بررسی‌های فنی کار‌شناسان و تحقق و تطبیق کلی و قراین دیگر، خصوصیاتی از قالی کاشان به دست آمده که برای شناختن و تشخیص آن‌ها بسیار مؤثر است. از جمله جزییات مربوط به نقش و تزیینات و ریزه کاری‌ها و نقش و نگار مشترکی که با ظروف سفالی و کاشی سازی کاشان در آن‌ها موجود است؛ همچنین بافت ریز و مخمل نما و ظرافت خاص آن نسبت به قالی‌های دیگری که با گره فارسی بافته شده استپروفسور پوپ مختصات دیگری را هم برای نقشه قالیهای کاشان شمرده است مانند: «ترنجهای کنگره دار و برگهای ظریف، شاخه‌ها و برگهای دندانه دار و ...».
یکی از محققین و کار‌شناسان جهانی، از میان دویست تخته قالی کهنه مشهور که در کتاب مربوط به «میراث ایران» منعکس بوده هفت تخته آن‌ها را به عنوان عالیترین قالی‌های جهان انتخاب و مورد تحقیق و بررسی قرار داده است.
در نتیجه تحقیقات وی ثابت شده که چهار پارچه از آن هفت قطعه به شرح زیر بافت قدیم کاشان می‌باشد در حالی که محل بافت سه تخته دیگر نیز مورد تردید و تأمل است:


قالی ابریشمی اواخر قرن دهم کاشان (کلکسیون مور دانشگاه بیل)

 

۱ـ قالی معروف اردبیلی ـ متعلق به موزه ویکتوریا و آلبرت لندن که از لحاظ طرح و استادی در بافت، یکی از
عالیترین قالی‌های جهان است و در کتیبه آن نوشته شده است:
جز آستان توام در جهان پناهی نیست
سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست
عمل غلام آستان مقصود کاشانی فی سنه ۹۴۶
تار و پود آن ابریشم و گره آن از نوع فارسی، و در هر اینچ مربع ۱۷* ۱۹ گره بافته شده. به گفته کار‌شناس نامبرده: [۱۹]
«این تعداد تقریباً مساوی تعداد گره‌های بهترین انواع قالی کاشان است که در حدود ۲۵ سال قبل بافته شده است. طرح و بافت قالی عالی و قابل ستایش است». و سپس کار‌شناس نامبرده اضافه می‌کند:
«کاشان در عصر حاضر و در قرنهای گذشته مرکز کارهای هنری بوده است». شاردن در قرن شانزدهم میلادی در باب کاشان چنین می‌نویسد:
قالی ابریشمی قرن دهم کاشان قالی ابریشمی با نقش ترنج بافت نیمه قرن دهم (کلکسیون وایدنر ـ تالار ملی واشنگتن)
«در هیچ‌یک از شهرهای ایران بیش از کاشان و حوالی آن اطلس و مخمل و تافته ابریشم خواب و بیدار و زری و ساده و گل ابریشمی و پارچه زربفت و سیم بفت نمی‌بافند».
سرانتوان شرلی نیز تقریباً به همین نهج درباره کاشان سخن می‌راند بخصوص متذکر می‌گردد:
«قالی‌های این شهر از نظر ظرافت اسباب اعجاب می‌شود».
بنابراینجای هیچ گونه شک و تردیدی باقی نماند که قالی اردبیلی به وسیله مقصود کاشانی در کاشان بافته شده است.
۲ـ دومین قالی عالی دوره صفوی که از پرارزش‌ترین میراث ایران برای بنی آدم است قالی معروف به شکارگاه است (در موزه هنر و صنعت شهر وینه). در ردیف اول و بزرگ‌ترین [۲۰] قالی‌های جهان است. این تنها قال یاست که تار و پود و گوشت آن همه از ابریشم است و از تمام قالیهای دیگر عهد صفوی ریز‌بافت‌تر و قسمتی از تصاویر آن ملیله نقره و یا مفضض است.


قالی قرن دهم با نقش ترنجی و حیوانی


پس از شرح جزییات نقشه آنکه شکارگاهی با حیوانات جنگلی و وحشی است می‌گوید: «چون اهالی کاشان به بافتن قالیهای ابریشمی عادت دارند و بعضی قالی‌های ابریشمی قرن دهم هجری نیز محققاً در آن شهر بافته شده از این جهت قالی شکارگاه را هم کار کاشان می‌دانند». ۳ـ سومین قالی از هفت قالی معروف به «چلسی» است در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن. بی‌شک این قالی هم قرابت و شباهتی با قالی اردبیل دارد.
قطعاً این فرش یکی از عالیترین قالیهای جهان است و مانند قالی اردبیلی تار و پودش ابریشمی است ولی در هر اینچ ۲۲*۲۱ گره دارد. در باب محل بافت این قالی باید گفت قالی اردبیلی و قالی چلسی هر دو در یک محل که کاشان بوده بافته شده است.
۴ـ قالی گلدانی موزه ویکتوریا و آلبرت است، که با قالی گلدانی موجود موزه ملی آلمان در برلن شبیه است که به عقیده پروفسور پوپ هر دوی آن‌ها را در قصبه جوشقان بافته‌اند.
همین دانشمند در کتاب شاهکارهای هنر ایران می‌نویسد:
«در نیمه دوم قرن دهم از کارگاههای کاشان یک سلسله قالیچه و چند قالی بزرگ ابریشمی بیرون آمد.


قالی ابریشمی بافت نیمه دوم قرن دهم کاشان با نقش حیوانی (موزه مترو پولیتن)


نمونه این قالی‌ها عبارت است از قالی شکار وین، قالی برلن، براینکی درورشو، قالی شکار پادشاه سوئد.
بر اثر هنر و همت طراحان بزرگ، این قالی‌ها نه از حیث عظمت و جلال بلکه از حیث درخشندگی و عمق رنگ با مخمل یکسان است». و نیز در جای دیگر گوید:
«بافندگان کاشان ثابت کرده‌اند که می‌توانستند فرشهای تصویری ببافند چنانکه با بهترین کارهای استادان چینی و اروپائی دوره گوتی برابری کند»
یک کار‌شناس فنی ایران هم که قالیهای تاریخی را از لحاظ نقشه بررسی و تقسیم بندی نموده، در باره قالیهایی که نقشه آن‌ها ترنجی است (در شماره‌های ۱و ۲ مجله باستان‌شناسی) می‌نویسد:
«ممتاز‌ترین نوع این قالی‌ها در قرن دهم هجری بافته شده و نفیس‌ترین نمونه‌های موجود از آن منسوب به شهر کاشان است».


قالی با نقش حیوانی قرن دهم هجری


ناگفته نماند که نقشه‌های شکارگاه با حیوانات اهلی [۲۱] و وحشی نیز از نقش و نگار‌های معمولی کاشان بوده که روی مخمل و زری هم بافته می‌شد. نمونه آن‌ها یک پارچه مخمل دایره‌ای شکل با نقش و نگار انسان و حیوان در شکارگاه و متعلق به قرن دهم هجری است که اکنون در موزه هنرهای زیبای شهر بوستون موجود می‌باشد.
قالیچه‌های ابریشمی
دکتر دیماند کار‌شناس صنایع خاور میانه در موزه متروپولیتن نیویورک در کتاب «راهنمای صنایع اسلامی» می‌نویسد:
«خوشبختانه از قالیهای ابریشمی کوچک تعداد زیادتری باقی مانده که در موزه‌ها و مجموعه‌های خصوصی موجود است ....
این قالیچه‌ها را معمولاً به کاشان نسبت می‌دهند ..... بافت این قالیچه‌ها بقدری ظریف است که شبیه مخمل‌های ایران می‌باشد».
قالی ابریشمی کاشان معروف به لهستان قالی نقش گلدانی بافت جوشقان قرن دوازدهم


قالیچه‌های معروف به لهستانی


این نوع قالیچه که از ابریشم خالص با تارهای زروسیم بافته شده متعلق بدوره ایست که صنایع نساجی ابریشمی زربفت و قالی بافی کاشان به اوج کمال و تجمل رسیده بود. این قالیچه‌های زربفت از آنجائیکه اولین بار در لهستان مشهور گردید.
ولی طبق مدارکی که پس از آن به دست آمد معلوم شد که آن‌ها از قالی‌های سفارشی است که در کارگاههای کاشان برای هدیه دادن به پادشاهان و دربارهای [۲۲] بیگانه بافته شده. از جمله یک هیئت نمایندگی ایران در سال ۱۶۳۹ میلادی حامل شش تخته از آن‌ها برای دوک بود که قالی معروف به تاجگذاری در کاخ روزنبرک شهر کپنهاک یکی از آن‌ها و اکنون در آنجا موجود است. مطابق اسناد معتبری که از صنایع تاریخی لهستان به دست آمده در سال ۱۶۰۵ میلادی برابر با ۱۰۱۴ هجری یک تاجر کار‌شناس ارمنی از طرف پادشاه لهستان مأموریت یافت که به ایران آمده عالیترین قالیهای ممتاز ایرانی را برای کاخهای سلطنتی لهستان تهیه و خریداری نماید. کار‌شناس نامبرده پس از بازدید مراکز مهم قالی بافی ایران و مطالعه کامل، عاقبت قالی‌های مطلوب خود را در کاشان سفارش داد و خود او هم که سرپرستی قالی‌ها را در حین بافتن عهده دار بود دستور داد تا علامت عقاب سلطنتی لهستان را روی آن‌ها ببافند که اکنون چهار قطعه از این قالیچه‌ها در موزه رزیدنتس موجود می‌باشد.


قالیچه ابریشمی مقبره شاه عباس دوم کار استاد نعمت الله جوشقانی

 

خلاصه آنکه این دوره قلی‌بافی کاشان هم مانند سایر سازمانهای مهم هنری آن شهر که پس از شاه عباس اول رو‌به تنزل و کسادی نهاده بود، در نیمه اول قرن دوازدهم به واسطه هجوم افغان و آشوب و آشفتگی‌های پی در پی یک‌باره متروک و فراموش گردید.
اما تاریخچه تجدید قالی‌بافی کاشان در دوره معاصر و چگونگی پیشرفت سریع آن و معرفی کار‌شناسان و هنرمندانی که در ترقی و تنوع این صنعت ملی پیش قدم و مؤثر بوده‌اند موکول به مقاله دیگری می‌باشد که در شماره‌های آینده درج خواهد شد.

[۲۳] قالیچه گل برجسته ابریشم و گلابتون نقشه ترنج و گلدان متعلق بروی قبر شاه عباس دوم بافت استاد نعمت الله جوشقانی در سال ۱۰۸۲ هجریقالی کاشان


حسن نراقی


نراقی، حسن. "آثار نبوغ و هنرایران، درقلب کشورهای مترقی جهان". دوره 3، ش 32و33 (خردادوتیر44): ص13-16، تصویر. 

 

 

 

خلاصه: معرفی پاره‌ای از آثار هنری ایران در موزه، "متروپولیتن" نیویورک: قالی منسوب به عهدشاه اسمعیل اول صفوی، قالی منسوب به عهدشاه طهماسب با نقش حیوان و گل، دوقالی ازعهد تیموری و شاه اسمعیل صفوی، قالیچهنمازتبریزی، قالی آرامگاه شیخ صفی، فالیچه‌های ابریشمی ازکاشان و لهستان، قالی جوشقان وانواع گلیم.

آثار نبوغ و هنر ایران

در قلب کشورهای مُترقّی جهان

حسن نراقی

در مسافرت اخیر نگارنده به خارج کشور ، فرصتی بدست آمده تا بار دیگر از دیدن آثار گرانبهای تاریخی و هنری ایران در موزه‌های اروپا بهره مند گردم. و امریکا را نیز برای نخستین بار دیده و با قیافه فریبنده این دنیای جدید از نزدیک آشنایی پیدا کنم. و از این سفر کوتاه بقدریکه مجال و مقدراتم اجازه می‌داد توشه بر گیرم.

چون در آن ایام نمایشگاه بزرگ بین المللی که بالغ بر چهار میلیارد دولار هزینه تاسیسات آن شده در نیویورک دایر بود نگارنده نیز مانند هفتاد میلیون مردم دنیا که برای دیدن آن شتافته بودند روزهای اول و دوم را در قسمت‌های مختلف نمایشگاه بدیدن نمونه‌های شگفت انگیز فنون و اختراعات جدید و یا آثاری از تحولات معجزه آسایی که در دست اقدام و آزمایش می‌باشد به سر بردم.

بدیهی است که دیدن چنین نمایشگاه عظیمی که در آن کلیه آثار ترقی و پیشرفت‌های بشری را دریکجا گرد آورده‌اند برای هر فردی به منزله عمر دوباره و زندگانی بازیافتی است.

هر چند که اثر قهری و نتیجه ضمنی دیگر آن را هم نمی‌توان نادیده گرفت، و آن هم این است که در ماورا چنین رستاخیز نامحدود صنعتی جامعه بشریت چه سرنوشت مبهم و آینده تیره و تاری را در پیش دارد؟ و چنانکه دورنمای ناهنجار آن هم اکنون خود نمایی می‌کند تصویر و تصورش هر متفکری را نگران می سازد. ولی در این مرحله نیز جز آنکه با عینک خوش بینی و از راه دلخوشی با اصول کلی قانون تکامل و ترقی بشر امید وار گشته و بگذاریم تاچاره‌ای دیگر نیست. اما در این نمایشگاه چون ایران شرکت نداشت طبعاً نام و اثری هم از این کشور در میان نبود و جای صنایع زیبا و دلپسند ایرانی در میان هشتاد کشور جهان و 150 غرفه مستقل نمایشگاه خالی و نمایان بود. در حالیکه وقتی انسان قدم به موزه‌های بزرگ نیویورک و مجموعه‌های آثار تاریخی و هنری گذشتگان می گذارد نام و هنر ایران و مظاهر ذوق و نبوغ صنعتی ایرانیان بیش از دیگران به چشم می خورد. و حتی شاهکارهای جاویدان هنرمندانش که پرتوی از نور ایمان و نیروی اراده یک ملت باستانی است تماشاچیان را از هر ملت و نژاد که باشند به وجد و شگفت می‌آورد.

***

شهر پر شکوه و جلال نیویورک، این مرکز آسمان‌خراش‌های مدرن، در حالیکه مظهر تازه‌ترین آثار و موالید علم و صنعت عصر حاضر می باشد، میراث و بقایای گرانبهای هنری دنیای کهن را هم در دل خود جای داده است.

در این شهر سوای مجموعه‌های متنوع و بیشمار شخصی و خصوصی و یا خانوادگی، بیش از 30 باب موزه بزرگ عمومی وابسته به موسسات علمی و یا مخصوص به هر رشته از علوم و فنون قدیم و جدید دایر و مورد استفاده عموم می باشد. ولی مهم تر و مشهور تر از همه موزه هنری متروپولتین واقع در یکی از خیابانهای مرکزی و مشرف به پارک بزرگ شهر است که مخصوصاً مجموعه‌های اشیا متعلق به قرون مختلف ایران این موزه کم نظیر می‌باشند، و اینها اشیایی است که به موزه اهدا نموده‌اند و یا خریداری و مبادله شده، و قسمت دیگر آن هم اشیا و آثاریست که از سال 1915 میلادی به بعد به وسیله هیئت اکتشافی آن موزه از کاوشهای علمی در حوالی نیشابور بدست آمده .

اکنون برای تدوین تاریخ عمومی هنرهای باستانی و بلکه تهیه زمینه تاریخ کامل اجتماعی قرون گذشته ایران، به دست آوردن و تنظیم فهرست کامل این آثار از ضروری‌ترین شئون حیاتی کشور به شمار می رود، که باید بوسیله کارشناسان آزموده و علاقمند انجام پذیرد. زیرا که بدون شک و شبهه این آثار معتبرترین مدارک تاریخ کهن و تمدن درخشان این سرزمین است. اگر ما نتوانسته‌ایم اصل آنها را در خانه خود نگهداری کنیم، امروزه که این وسایل سهل و ساده فراهم گردیده، لااقل فهرست گویا و جامع آنها را در دست خود داشته باشیم، تا نسل جوان و آینده از تاریخ اجتماعی و سیر فرهنگ و هنرهای سرزمین نیاکان خویش آگاه گردند.

      [13]

امید است وزارت فرهنگ و هنر وابسته های فرهنگی ایران را در کشورهای بیگانه بدین وظیفه مهم ملی را راهنمایی کرده و با دستور العمل های جدی و قاطعی انجام آن را بخواهند.

***

اینک نگارنده به سهم خود محض ادای یک وظیفه وجدانی و ملی نمونه‌های برجسته پاره‌ای از آثار هنری ایران را که به منزله چشم و چراغ موزه متروپولیتن نیویورک می‌باشد از جمله: قالی های گرانبها، منسوجات قدیمی، کاشی و محراب و ظروف سفالی، قلمزنی و منبت کاری، حجاری و گچ بری، نقاشی و مینیاتور، نسخه‌های خطی و تذهیب کاری و قرآنهای قدیمی و انواع اسلحه‌های سابق را طی چند مقاله به نظر خوانندگان گرامی مجله هنر و مردم می رساند.

قالی

در این موزه مجموعه قابل ملاحظه ای از انواع قالیهای کهنه و گرانبهای ایرانی موجود است که چند قطعه بزرگ آنها را هم به دیوارهای سراسری وسیع و مجلل موزه ‌آویخته اند، به طوری که نخستین برخورد واردین بدانجا با نام ایران و هنر ایرانی آغاز می گردد. بدین ترتیب تماشاگران را از همان لحظه ورود شیفته مزایای هنری و دلباخته ظرافت و زیبایی هنر ایرانی می سازد.

قالی طرنجی منسوب به عهد شاه طهماسب و یکی از هفت قالی مشهور جهان.

قالی 4 *8 متر منسوب به عهد شاه اسماعیل اول صفوی.

1ـ این قالی که در اینجا به شماره یک گراور شده طول و عرض آن 4*8 متر است و از قالیهای دیگر سالمتر و پاکیزه تر مانده. رنگ بوم زرد طلایی ـ طرنج وسط و حاشیه‌ها ارغوانی می باشد.

این قالی برای رنگ آمیزی و متناسب و جلوه و جلای خاصی که دارد فوق العاده شفاف و درخشان است به طوری که تازه و نو به نظر می رسد. ولی درلوحه مخصوصی به آن توضیح داده شده که این قالی را در عصر شاه اسماعیل اول در یکی از نقاط شمال غربی ایران بافته‌اند

2ـ این شماره یک کار طرنجی است با نقشه حیوانی و گل و بوته، رنگ زمینه طرنج سبز و در حاشیه ها قالی هم کتیبه‌های نوشته‌دار بافته شده که متعلق به قرن دهم هجری میباشد. تار و پود آن ابریشم و یکی از جمله هفت قالی ممتاز درجه اول مشهور جهان به شمار می رود (که سه تخته از آنها بافت کاشان شناخته شده)،       [14]      ولی محل بافت این قالی معلوم نیست.

3ـ قالی دیگری که نقشه آن بندی است از سبک کارهای چین اقتباس شده. دارای طرنج های کوچک الوان روی زمینه سفید بوده و رنگ حاشیه نیز قرمز است.

به عقیده کارشناسان، این قالی یکی از شاهکارهای بی نظیر قالی بافی ایران در اوایل دوره صفوی به شمار می رود.

4و 5ـ دو عدد قالی بوم قرمز، یکی منسوب به دوره تیموری و دیگری متعلق به دروه شاه اسماعیل صفوی شناخته شده.

6ـ قالیچه نماز یا سجاده‌ای است که طرح پرکار و رنگ آمیزی شفاف آن منسوب به تبریز می باشد در کتیبه هلالی شکل متن و حاشیه‌های آن آیات قرآن را بافته‌اند

7ـ قالی بزرگی است با طرح گل و بوته و حیوانات در زمینه قرمز که شیر و ببر آن درحال جدال دیده می شوند.

در بافت آن نیز گلابتون نقره به کار برده اند.

این قالی از جمله فرشهای است که برای آرامگاه شیخ صفی در اردبیل بافته شده.

قالی با نقشه‌ی بندی متعلق به اوایل دوره صفویه.

قالی منسوب به دوره صفوی.

(توضیح آنکه این قالی مانند قالیهای ابریشمی گلابتون‌دار دیگر چون نوعاً بافت کاشان است و سابقاً در شماره‌های 19و 20 همین مجله ضمن مقاله قالی کاشان درباره آنها گفتگو نشان داده شده در اینجا از تجدید گراور آنها خودداری می شود.)

8ـ محل بافت این قالی در شمال غرب ایران شناخته شده که اواخر قرن دهم هجری آن را بافته‌اند.

9ـ دو تخته قالی یک جور در این موزه هست که نقش مطبوع آن با آدم و حیوان و گل و بوته آراسته است. رنگ طرنج زرد و آدم های آن مشغول نواختن سازی هستند. زمینه آن قرمز و حاشیه ها سبز پر رنگ می باشد.

قالی بافت شمال غرب ایران در اواخر قرن دهم هجری.

یک تخته گلیم ابریشمی دوره صفوی.

قالیچه سجاده ای بافت تبریز.

قالی بزرگ متعلق به عهد شاه اسماعیل صفوی

10ـ سه عدد قالیچه ابریشمی بسیار زیبای بافت کاشان متعلق به این موزه است که دو تخته آن دارای نقشه طرنج با زمینه آبی سیرمی باشد و آن دیگر دارای نقشه حیوانی در زمینه قرمز لاکی با حاشیه آبی است.

(گراور دو عدد از آنها در صفحه 10و 11 شماره 20 مجله پیدا شده است).

        [15]

قالی های زربفت

همچنین چهار پارچه قالی ابریشمی کاشان که با گلابتون طلا و نقره اصل بافته شده و به نام لهستانی مشهور است در این موزه نگاهداری می شود.

قالی جوشقانی

چند تخته بزرگ و کوچک از قالیهای ظریف و زیبای بافت جوشقان نیز در مجموعه فرشهای موزه متروپولیتن موجود است.

انواع گلیم

نمونه‌‌‌‌های گوناگونی از انواع گلیم های پشمی و ابریشمی نقاط مختلف ایران در این موزه موجود است که شرح و تفصیل آنها دراین مختصر نمی گنجد فقط گراور یک تخته از گلیم‌های ابریشمی در پایان مقاله نشان داده می شود.

در مقاله دیگر از نمونه‌های منسوجات قدیم ایران که در این موزه نگاهداری می شود 

گفتگو خواهیم کرد.

        [16]


آوازه جهانی قالی های زرباف کاشان


آوازه جهانی قالی های زرباف کاشانقالی کاشان که شهرتش دنیا را فرا گرفته و شامل گرانبهاترین آثار هنری و قطعه های ممتاز در نوع خود است، از نظر تاریخی دو عصر متفاوت و مختلف را پیموده و یک تعطیلی طولانی و فاصله زمانی قریب به دو قرن این دو مرحله را از یکدیگر جدا ساخته است.
امروزه بافندگان کاشان را باید وارث بافندگان پارچه ها و منسوجات گلابتون و انواع مخمل یا اطلس دوزی و تافته هایی دانست که سال ها با نام پارچه های هرمزی، نام ایران را در دورترین نقاط دنیا بر سر زبان ها جاری می ساختند. شوالیه شاردن در ذکر مسافرتش درباره کاشان چنین می گوید: «در هیچ نقطه ای از ایران بیش از این شهر و اطراف آن، اطلس و مخمل، تافته و حریر موجدار وزری ساده و گلدار و یا ابریشم مخلوط به زر و سیم بافته نمی شود.»
آنتوان شرلی نیز به همین نکته معترف است. کارترایت از مبلغان مسیحی نیز که به سال ۱۶۰۰ میلادی به کاشان آمده، ضمن ستایش قالی ها و قالیچه ها و کاشی ها و ظروف چینی، کاشان را مرکز معاملات این گونه اجناس می داند. 
در عصر صفوی قالی هایی در کاشان تولید می شد که به خاطر زیبایی افسانه ای شان امروزه موجب شکوه و افتخار موزه ها و کلکسیون های بزرگ شخصی شده است. نوشته های قرن هفدهم و هیجدهم میلادی تصریح می کنند که کاشان مرکز بافت قالی درباری بوده و قالی های ابریشمین نقره باف و زرباف به این محل نسبت داده می شود. 
منوچهر نورزاد استاد دانشگاه تهران می گوید: قدیمی ترین فرش های متعلق به کاشان، بر می گردد به فرش هایی که در قرن ۱۱هجری بافته شده است. این فرش ها عموماً دارای طرح های شکارگاه هستند و محل بافت آنها عموماً به اصفهان، تبریز یا کاشان منسوب است. 
او اضافه می کند: نمونه مهم آن در موزه فرش ایران است و همتای آن در موزه متروپولیتن آمریکا یافت می شود که حاشیه آن با نمونه موجود در موزه فرش ایران فرق می کند. بعد از این گروه از فرش ها باید از فرش های پولونز یا لهستانی نام برد که تعدادی از آنها نیز در کاشان بافته شده اند که این فرش ها عموماً دارای رنگ بندی سفارشی است. از اواخر قرون ۱۷ و ۱۸ تا اواسط قرن ۱۹ خبری از فرش های کاشان نیست.
به گفته او ۱۲۰ سال پیش در کاشان مردی به نام حاج ملاحسن که با بانویی از اهالی اراک ازدواج کرده واردکننده مرینوس منچستر بوده است و با رکود صنعت، پشم های باقی مانده را از سوی همسرش تبدیل به فرش کرد. 
نورزاد یادآور می شود: «دومین گروه از قالیچه ها در خانه بروجردی و سومی در خانه طباطبایی که هر دو از تجار کاشان بودند بافته شدند.»
کاشان با تولیدات قالی، که امروزه مایه افتخار موزه ها و مجموعه های خصوصی است، نقش بسزایی در تجدید حیات هنری ایران داشته است. درباره هنر فرشبافی در این شهر کافی است یادآور شویم که استادکار قالی معروف شیخ صفی، استاد مقصود کاشانی بوده است.
اصغر شاطری یکی از محققان فرهنگ مردم در کاشان در معرفی هنر قالی بافی در این دیار کهن، می گوید: قالی شیخ صفی معروف به اردبیلی که در موزه ویکتوریا آلبرت لندن قرار دارد و در سنه ۹۲۶ ه. ق بافته شده است، کار مقصود کاشانی بافنده مشهور این دیار است و قالی معروف به شکارگاه نیز از بزرگترین قالی های جهان، بافته شده در این شهر است. 
شاطری می افزاید: همچنین قالی های معروف به چلسی و قالی گلدانی و ده ها قالی دیگر که به خاطر زیبایی موجب شکوه و افتخار موزه های بزرگ است در کاشان بافته شده است.
قالیبافی در کاشان به طور کلی شامل شهر کاشان و حومه، نطنز و جوشقان است که گستردگی و وسعت آن حتی تا برخی از دهستان های گلپایگان، محلات، اردستان و اصفهان نیز امتداد می یابد. 
شهر کاشان به عنوان محور اصلی نقش بسیار مهمی را در ارتباط با دیگر نقاط به عهده دارد و به واسطه عواملی چند، بسیاری از تولیدات مناطق دیگر را جذب بازار خود می کند. 
این تولیدات را می توان در حالت کلی با توجه به نقشه و جزئیات فنی بافندگی آن به دو دسته کاملاً مجزا تقسیم کرد، که این تقسیم بندی عبارت است از تولیدات کاشان، نطنز و تولیدات جوشقان؛ زیرا در این منطقه دو نوع قالی کاملاً متفاوت بافته می شود: قالی کاشان با طرح و نقشه کاملاً متفاوت در کاشان و نطنز و دهات اطراف آنها و قالی جوشقانی با طرح و نقشه خاص محلی در سرتاسر جوشقان.
علی خالقی یکی از فعالان هنر- صنعت فرش در کاشان نیز خاطرنشان می کند: در کاشان تاروپود از نخ پنبه ای است، و ابریشم فقط در قالی های بسیار ظریف به کار می رود. برای پود زیر که ضخیم تر از پود رو است از دو نوع نخ کاشانی (اصطلاحاً شهری و اصفهانی) استفاده می شود. نخ اصفهانی کلفت تر از نخ شهری است، به نحوی که پود ۱۰ لای اصفهانی معادل پود ۱۲ لای شهری است. نخ شهری از نخ نمره ۵ است و پود زیر متداول از ۱۶ تا ۲۴ لا دارد، ۲۴ لایی را بیشتر در قالی های ۱۵تا۲۰ رجی جوشقانی مصرف می کنند اما گاهی اوقات در قالی های کاشانی هم پود ۲۴ لایی به کار می رود.
به اعتقاد او، قالی کاشان با یک نظر سریع هم از طریق بافت بسیار ظریف (گره با پرز کوتاه و ظریف) که جزئیات تمام نقش ها را ظاهر می سازد و هم از طریق پشم بسیار عالی مرینوس آن که به سطح قالی یک حالت مخملی می دهد، قابل تشخیص است. بدون تردید استفاده از پشم استرالیایی از سوی کسی انجام شده که اساس تولید فرش نوین کاشان را گذاشته و واردکننده همین پشم و بنیانگذار بافندگی شهر بوده است. 
خالقی اظهار می دارد: علاوه بر آن بقیه پشم ها از تولیدات گله داری های خراسان، آذربایجان، کرمانشاهان و تهران تهیه می شوند. سابقاً در کاشان قالی ها و قالیچه های ابریشمی بسیار ظریف و همچنین فرش های کرکی مرغوبی بافته می شد. ولی امروزه شهر قم در زمینه این فرش ها بر این شهر پیشی گرفته است.
در قالی هایی که تا جنگ جهانی اول بافته شده اند، ارتفاع پرز عموماً کوتاه بوده است. برعکس، در بافته های جدید، پرز متوسط یا بلند را ترجیح می دهند. ظاهراً برای شست وشوی شیمیایی، که رنگ ها را تخفیف داده و ملایم تر می کند، تناسب بیشتری دارد. در قالی های پشمی کاشان، بلندی پرز قالی متوسط است. در حالی که در قالی های آران کاشان (نام روستایی که قالی ها در آنجا بافته می شوند) این پرز در بافته های متداول تر که دارای رنگ های ابتدایی تری نیز هستند، بسیار بلندتر است. در قالی آران کاشان، مانند قالی هایی که در نصیرآباد، بافته می شوند، گره های فارسی باف آن درشت تر هستند.
قالی های کاشان و قالی های آران کاشان، به استثنای قالی هایی که کلاً از ابریشم بافته شده اند، دارای یک بافت متراکم و ضخیم هستند. در پشت قالی، پود دیگری را مشاهده می کنیم که نازک تر و جنس آن نیز پنبه ای و رنگ آن آبی است. بنابراین این قالی ها قطعاً پس از هر رج گره، دارای ۲ رشته پود است که نخستین رشته پود به صورت کشیده و دومین رشته حالت شل و آزاد دارد.
قسمت گلیم بافت و بدون گره قالی را معمولاً فقط در یکطرف آن، در بالا یا در پایین مشاهده می کنیم. این قسمت گلیم بافت ازطریق عبور دو رشته نخ پشمی یکی به رنگ قرمز و دیگری به رنگ سبز به وجود آمده است، در حالی که انتهای دیگر قالی دارای ریشه است. 
هر چند اظهار نظر قطعی درباره همه قالی های بافت کاشان که اکنون در موزه ها و مجموعه های دنیا موجود است کار سهل و آسانی نیست اما از بررسی های فنی کارشناسان و تحقیق و تطبیق کلی و قراین دیگر خصوصیاتی از قالی کاشان به دست آمده که برای شناختن و تشخیص آنها بسیار مؤثر است. تزئینات مربوط به نقش و تزئینات و ریزه کاری ها و نقش و نگار مشترکی که با ظروف سفالی و کاشی سازی کاشان دارد در آنها موجود است. همچنین بافت ریز و مخمل نما و ظرافت خاص آن نسبت به قالی های دیگری که با گره فارسی بافته شده است وجه تمایز آن است. 
قدیم ترین فرش دستبافت ایرانی در سال ۱۹۴۹ در دومین مرحله کاوش های باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال ۱۹۵۳ در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتاً کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان کرد. او نوشته است: بدون این که بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های مادپارت (خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود. سپس او اضافه می کند: تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسب های جنگی که به جای زین، قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوری هاست اما در روی فرش پازیریک ریزه کاری های مختلف و طرز گره زدن دم اسب ها در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود. 
در زمان تسلط مغول ها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی و تکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (۱۲۹۵- ۱۳۰۷ میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (۱۴۹۹- ۱۷۲۲ میلادی) بویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (۱۵۲۴- ۱۳۰۷ میلادی) و شاه عباس کبیر (۱۵۸۷- ۱۶۲۹ میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود ۳ هزار تخته فرش به یادگار مانده که در موزه های بزرگ دنیا یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاه های قالیبافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلاً در تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد، استرآباد، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.
در همان زمان، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرح های خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچک ها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلاً به زیباترین وضع در قرن پانزدهم روی جلد کتاب های ارزشمند به کار می رفت.
با اشغال کشور به وسیله افغان ها (۱۷۲۱-۱۷۲۲ میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قالی های ایرانی، بویژه فرش های نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده همه فرش های کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهم ترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند.
با به پایان رسیدن منابع فرش های کهنه، شرکت های انگلیسی (زیگلر ۱۸۸۳ م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تأسیس کارگاه هایی در تبریز، سلطان آباد (اراک)، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.


فرزانه تهرانی

اخطار:

کلیه حقوق این پژوهش متعلق به سایت کاشانیکا 

(kashanica.blog.ir ) است . 

هرگونه برداشت و کپی منوط به درج نام سایت می باشد 

نظرات  (۱)

مطالب بسیار عالی و مفید
خسته نباشد.
پاسخ:
سپاس از مهر شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی